جزیره

جزیره یه حسه یا شاید یه ارزو که عمرش اندازه عمر حافظه منه . جزیره منتظره تا معجزه عشق را ببینه

جزیره

جزیره یه حسه یا شاید یه ارزو که عمرش اندازه عمر حافظه منه . جزیره منتظره تا معجزه عشق را ببینه

امشب حال خوبی دارم ، با تمام دلایلی که برای نارحتی و خستگی دارم ، با اینکه الان از مناظره کروبی زیاد راضی نیستم اما حال خوبی دارم فقط و فقط برای خوندن یه مطلب که بدون دخل و تصرف از وبلاگ لاهوت اینجا میزارمش 

 پشت سر هر آن چه که دوستش می داری.  و تو برای این که معشوقت را از دست ندهی، بهتر است بالاتر را نگاه نکنی.

 زیرا ممکن است چشمت به خدا بیفتد و او آنقدر بزرگ است،که هر چیز  پیش او کوچک جلوه می کند.
پشت سر هر معشوق، خدا ایستاده است.

 

اگر عشقت ساده است و کوچک و معمولی، اگر عشقت گذراست و تفنن و تفریح،  خدا چندان کاری به کارت ندارد.
اجازه می دهد که عاشقی کنی، تماشایت می کند و می گذارد که شادمان باشی ...
اما هر چه که در عشق ثابت قدم تر شوی، خدا با تو سختگیرتر می شود.
هر قدر که در عاشقی عمیق تر شوی و پاکبازتر و هر اندازه که عشقت ناب تر شود و زیباتر، بیشتر باید از خدا بترسی.
زیرا خدا از عشق های پاک و عمیق و ناب و زیبا نمی گذرد، مگر آنکه آن را به نام خودش تمام کند.
پشت سر هر معشوقی، خدا ایستاده است
 و هر گامی که تو در عشق برمی داری، خدا هم گامی در غیرت برمی دارد.
تو عاشق تر می شوی و خدا غیورتر. و آنگاه که گمان می کنی معشوق چه دست یافتنی است  و وصل چه ممکن و عشق چه آسان، خدا وارد کار می شود و خیالت را درهم می ریزد
 و معشوقت را درهم می کوبد ؛ معشوقت ، هر کس که باشد و هر جا که باشد و هر قدر که باشد. خدا هرگز نمی گذارد میان تو و او، چیزی فاصله بیندازد.
معشوقت می شکند و تو ناامید می شوی
و نمی دانی که ناامیدی زیباترین نتیجه عشق است.
 ناامیدی از اینجا و آنجا،
ناامیدی از این واز آن.
ناامیدی از این چیز و آن چیز.
تو ناامید می شوی و گمان می کنی
که عشق بیهوده ترین کارهاست.
و برآنی که شکست خورده ای و خیال می کنی
که آن همه شور و آن همه ذوق و آن همه عشق را تلف کرده ای.
اما خوب که نگاه کنی می بینی حتی قطره ای از عشقت،
حتی قطره ای هم هدر نرفته است .
خدا همه را جمع کرده و همه را برای خویش برداشته
 و به حساب خود گذاشته است.
خدا به تو می گوید:

مگر نمی دانستی که پشت سر هر معشوق خدا ایستاده است؟
تو برای من بود که این همه راه آمده ای
و برای من بود که این همه رنج برده ای
 و برای من بود که این همه عشق ورزیده ای.
 پس به پاس این،
 قلبت را و روحت را و دنیایت را وسعت می بخشم
و از بی نیازی نصیبی به تو می دهم.
و این ثروتی است که هیچ کس ندارد تا به تو ارزانی اش کند .
فردا اما تو باز عاشق می شوی
 تا عمیق تر شوی و وسیع تر و بزرگ تر و ناامیدتر.
تا بی نیازتر شوی و به او نزدیکتر.
راستی :
اما چه زیباست و چه باشکوه و چه شورانگیز ،
 که پشت سر هر معشوقی خدا ایستاده است

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد