جزیره

جزیره یه حسه یا شاید یه ارزو که عمرش اندازه عمر حافظه منه . جزیره منتظره تا معجزه عشق را ببینه

جزیره

جزیره یه حسه یا شاید یه ارزو که عمرش اندازه عمر حافظه منه . جزیره منتظره تا معجزه عشق را ببینه

بهانه بازگشت

سلام میدونم که خیلی وقته اینجا نیومدم ، اما اخه مثل همیشه حرفی برا گفتن نداشتم یا اگه حرفی تو دلم بوده اونو لایق گفتن نمیدونستم

نزدیکای پایان ترمه و من هنوزم خیلی استرس ندارم گرچه خیلی ناراحتم اما این موضوع را قبول کردم که خیلی کاری نمیتونم بکنم و جالب اینه که ظاهرا واقعیت هم همینه.
پست قبلیم برای  خیلی ها سوال ساز بود اما به هیچ کدوم از کسایی که این وبلاگ را میشناسن اشاره نداشت پس سوال نکنین . دلم لک زده برا یه مسافرت خفن  ، خیلی خفن ولی فعلا که تو گل گیر کردم ولی دنبال اینم که یه حالی به خودم بدم .

راستی خاتمی هم وبلاگ دار شد مردی با عبای شکلاتی  دیدنش خالی از لطف که هیچ پر از لطفه برای عشق خاتمی ها

دلم یه ارامش عمیق میخاد یه خواب عمیق تو ساحل داغ جزیره